به وبلاگ خودتون خوش آمدیدامیدوارم لحظات خوشی را در این وبلاگ سپری کنیدلطفا بدون نظر نریدمرسی

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 241
بازدید کل : 83864
تعداد مطالب : 85
تعداد نظرات : 1020
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


فاصله

 میشه این فاصله رو خط بزنی

 
این کویر تشنه محتاج توئه
 
خیلی وقته دیگه آنتن نمی دی
 
ولی هر جا پره امواج توئه
 
قایق اسیر دریای غمت
 
بی تو خیلی وقته که به گل نشست
 
باد غصه که اومد از طرفت
 
همه زندگیم و توو هم شکست
 
بیا از غروب دلگیر غرور
 
یه پلی به سوی فردا بزنیم
 
رد شیم از حادثه های خوب و بد
 
تو دل هم خودمون جا بزنیم
 
بیا این فاصله ها رو خط بزن
 
آخه ما هر دو اسیر قفسیم
 
من و تو باید کنار هم باشیم
 
این جوری به فردا هم نمیرسیم
 
نزا این فاصله های بینمون
 
عشق و تبدیل به نفرت بکنه
 
دستای تو سهم دستای منه
 
نزا به نبودش عادت بکنه
 
تو می گی تمومه هر چی بینمون
 
ولی این فاصله ها مونده هنوز
 
تو زدی تکیه به دیوارای شب
 
یه قدم مونده به من مونده به روز
 
(((((م صادقی)))))
نویسنده : م صادقی
تنفر

 بیا و خاطره ها تو پس بگیر

من می خوام به سیم آخر بزنم

تو مث دندون لق شدی برام

که می خوام از بن و ریشه بکنم

چقده نفس دادم به نفست

اما تو توو هوسی دیگه بودی

لحظه هر لحظه میمردم واسه تو

اما تبدار کسی دیگه بودی

منی که جونم و می دادم برات

این جوری تو گند زدی به زندگیم

اون همه عشق و محبتای من

همه رو گذاشتی  پای سادگیم

دیگه تو اگه بیایی تو زندگیم

سایتو با سنگ کینه میزنم

دیگه اسم من و رو لبت نیار

بزا این حلقه نحس و بشکنم

تو برو به عشق پوشالیت برس

من میخوام از این قفس رها بشم

تو هوای آزادی قد بکشم

از تو و خاطره هات جدا بشم

دیگه رویا نیسی تو یه کابوسی

که شبامو داره از من میگیره

مثه یه قندیلی که دلم میخواد

با شروع فردا دیگه بمیره

(((((م صادقی)))))

 

 

نویسنده : م صادقی
...

 تو که رفتی نازنینم اما عکست پیش رومه

دیدن چشم سیاهت دیگه تنها آرزومه

چشم بارونی و اشکم همدم روز و شبامه

یاد تو هم نفس من لحظه هر لحظه باهامه

من از این صدای خسته واسه خود قفس می سازم

تو توو رویامی همیشه به همین رویا می نازم

هوای خونه ی بی تو آخ نمی دونی چه سرده

کاشکی این نفس که میره بمونه و بر نگرده

زندگی بی تو نمی خوام نه طلوعی نه غروبی

کاش میشد یه بار دیگه در این خونه بکوبی

تو بهار نا تمامی  که خزان دیده ولی زود

گله ای ازت ندارم آره سرنوشتم این بود

حالا من تنها و خسته خاک گورتو میبوسم

یه روزی میاد که تنها کنج این خونه بپوسم

(((((م صادقی)))))

 

نویسنده : م صادقی
کوچ پرستو

یه روزی تو غروب بی کسی هام
تو خورشید و به چشمام هدیه کردی
می دونستم میری تنهام می زاری
ولی دلگرم بودم بر می گردی
چقدر اون شب ستاره دیدنی بود
میشد دونه دونه از آسمون چید
منم خوشبخت ترین فرد زمینی
چه رویا های شیرینی که می دید
یه شب رفتی ولی تو قول دادی
که با کوچ پرستو بر می گردی
پرستو هم ببین لج کرده با من
تو هم این قصه رو بهونه کردی
تو می خندیدی و می گفتی عشقم
نخور غصه به زودی بر می گردم
منِ ساده منِ دیوونه ی عشق
چه راحت حرفت و باور می کردم
ببین که فصل عشق و عاشقی هم
یکی یکی داره از دست میره
میدونم که نمی آیی ولی کاش
می دونستم کجا پای تو گیره
به روی آخرین برگی که رفتی
هنوز م مونده تقویم رو میزم
همیشه بهر کوچ یه پرستو
نگاهم به افق مونده عزیزم

(((((م صادقی)))))

نویسنده : م صادقی
تنفر

 دیگه ازت خسته شدم            وقتی ندارم واسه تو
من نمی خوام ببینمت             دیگه برو دیگه برو
نمیشه هی تو ناز کنی            هی نازتو من بخرم
این و بفهم که من دیگه            وقتی واسه تو ندارم
چشام خیسه آره قبول             ولی این و به خود نگیر
این واسه ی کس دیگه اس        لطفا تو این و بپذیر
تو مث دسمال کاغذی              چروک شدی تو لحظه هام
خیلی بهت فکر میکنم             نمیتونم کنار بیام
برو بزار که بعد از این                نفس راحت بکشم
ببین من و بال میزنم                ببین من و چه سر خوشم
تموم شدی دیگه برام              این همه دست و پا نزن
این و بدون که بعد از این          دیگه نه تو دیگه نه من 

((((م صادقی)))))

نویسنده : م صادقی
وقف چشاتم

 همه زندگیم وقف چشاته

چش من به دنبال رد نگاته

نکنه نگاتو به رقیب بدوزی

نکنه عمر و جوونیم و بسوزی

غزل خدافظی با من نخونی

نریو با رقیبم تنها بمونی

نکنه عشقم و از دس بدی آسون

منی که دوست دارم از دل و از جون

اگه این جوری بشه بی تو می میرم

میدونی یه جورایی به پات اسیرم

خودم و وقف چش ناز تو کردم

بزا دور این ضریح عمری بگردم

(((((م صادقی)))))

نویسنده : م صادقی