حیف دیگر...
به وبلاگ خودتون خوش آمدیدامیدوارم لحظات خوشی را در این وبلاگ سپری کنیدلطفا بدون نظر نریدمرسی

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 38
بازدید دیروز : 121
بازدید هفته : 164
بازدید ماه : 159
بازدید کل : 84034
تعداد مطالب : 85
تعداد نظرات : 1020
تعداد آنلاین : 1



حیف دیگر...

حیف که دیگر فرصت دیدار نیست

اگر بود

آنقدر تنگ در آغوشت میفشردم که با من یکی شوی

حیف که دیگر فرصت دیدار نیست

اگر بود

آنقدر حرفها داشتم که برایت بگویم

آنقدر درد دلها در این قلب خسته هست

که به هیچ کس نمیتوان گفت جز تو

حیف که دیگر فرصت دیدار نیست 

اگر بود

دستهای مهربانت را برای لحظه ای رها نمیکردم

چشم از چشم مهربانت برای لحظه ای بر نمیداشتم

بودنت را با تمام وجودم حس میکردم

همان گونه که حالا نبودنت را

با تمام وجود حس میکنم

حیف که دیگر فرصت دیدار نیست 

اگر بود

 حرفها داشتم که برایت بگویم

از رفتن تو 

از ماندن من

از خاطرات به جا مانده تو

از این قلب شکسته من

از درد تنهایی،درد دوری

درد بی تو بودن و تنها نشستن

حیف که دیگر فرصت دیدار نیست

اگر بود

با تو میگفتم،چرا قلبم شکستی

چرا هر چه در امیدواری بود 

به روی قلب تنهایم تو بستی

چرا من را شکستی

حیف که دیگر فرصت دیدار نیست

اگر بود

قیمت این گریه هایم را از تو میستاندم

راستی قیمتش چند است؟

قیمت یک عمر آوارگی و گریه کردن

قیمت یک عمر در حسرت نشستن

قیمت یک عمر عاشق شدن و معشوق ندیدن

قیمت یک عمر اشک و آه و ناله

قیمت یک عمر چشم به در دوختن

قیمت یک عمر سوختن

قیمت تنها نشستن

قیمت در خود شکستن

تو بگو که قیمتش چند است

حیف که دیگر فرصت دیدار نیست

اگر بود

با تو میگفتم که طوفان سهمگین هجران تو

با نهال جوان و نو پای عشق من چه کرد

حیف که دیگر فرصت دیدار نیست 

اگر بود

اگر بود 

حیف که دیگر فرصت دیدار نیست



نویسنده : م صادقی