![]() |
جمعه 21 مهر 1391 |
قلب من و چشمان تو ماهی و آب است
بی موج چشمان تو حال من خراب است
زین ماهی خسته نگیر آب حیاتش
بر من ببخشا زندگی عین ثواب است
جز نور چشمان تو هر نوری خیالی است
گر تو نتابی تا ابد اینجا سراب است
ساقی می و پیمانه پیش ما نیاور
ما را نگاه او تمنای شراب است
دیگر غزل هم پیش من معنا ندارد
جایی که چشمانش برایم صد کتاب است
نور نگاهت گر نتابد بر دل من
خورشید هم گویی که در پشت نقاب است
(((((م صادقی)))))
![]() نویسنده : م صادقی
![]() |